مقالات

نکاتی در مورد سيروز كبدي

سيروز كبدي چيست؟

وزن كبد در حالت معمولي در حدود 5/1كيلوگرم و بزرگترين غده بدن مي‏باشد. كبد در قسمت ربع فوقاني سمت راست شكم و پشت دنده‏هاي تحتاني قرار دارد. چنانچه كبد به دليل عفونت مزمن فرسوده شود اصطلاحاً سيروز كبدي ناميده مي‏شود.

عللم مهم و عمده ايجاد سيروز چيست؟

سيروز علل زيادي دارد. در ايالات متحده شايعترين علت آن مصرف مشروبات الكلي است و در كشور ما ابتلا به ويروسهاي هپاتيت B و‌ ‍‍C و D مي‏باشد كه التبه درصدي از آنها بدليل هپاتيت مزمن به سيروز ختم مي‏شوند. تعداد كمتري نيز به دنبال بيماريهاي ارثي مانند فيبروزكيستيك، كمبود آنزيمي بنام 1- الفاآنتي‏تريپسين، گالاكتوزومي و بيماري ذخيره‏اي گليكوژن به سيروز مبتلا مي‏شوند.

دو نوع اختلال ارثي نيز مي‏تواند ايجاد سيروز كند كه يكي ويلسون بدليل ذخيره مس و ديگري هموكروماتوز بدليل ذخيره آهن مي‏باشد. در بيماران ويلسوني مس در انساجي مانند مغز و كليه ها و قرينه رسوب مي‏كند. در هموكروماتوز آهن زيادي جذب مي‏شود و در انساجي مانند لوزالمعده، پوست، مخاط روده، قلب، غدد داخلي و كبد رسوب مي‏كند. از علل ديگر سيروز انسداد طولاني مدت مجاري صفراوي بهر دليل مي‏باشد. در واقع مجاري صفراوي حامل صفرا از كبد به روده‏ها جهت هضم چربيها مي‏باشند.

*در اطفال علت سيروز انسداد مادرزادي اين مجاري است كه به اترزي مجاري مشهور است. دراين حالت باعث برگشت صفرا به كبد و آسيب كبدي مي‏گردد. البته بوسيله جراحي مي‏توان اين مجاري را باز كرد و به بيماران كمك كرد.

*در بزرگسالان مجاري صفراوي ممكن است بدلايلي ملتهب و دچار انسداد شوند از جمله اين دلايل بيماري سيروز صفراوي اوليه است. نوع ديگر سيروز صفراوي بدليل عمل جراحي كيسه صفرا مي‏باشد كه به دنبال آن مجراي صفراوي بدليل عمل جراحي آسيب مي‏بينند. از علل غير شايع ديگر واكنش شديد به بعضي داروها و يا مصرف طولاني مدت بعضي داروها و سموم محيطي و نيز نارسائي احتقاني قلب كه باعث احتقان كبد و در نهايت سيروز مي‏گردد.

علائم سيروز چيست؟

بيماران سيروتيك اكثراً علائم مختصري دارند. دو مشكل عمده اي كه در نهايت باعث ايجاد علائم در اينها مي‏شود، از دست رفتن تدريجي عملكرد سلول كبدي بدليل فرسودگي كبد و فيبروز (ليفي شدن)  آن مس باشد. بيماران ممكن است حالاتي مانند خستگي، ضعف، ناتواني، بي‏اشتهايي، تهوع و يا كاهش وزن داشته باشند. با كاهش تدريجي عملكرد كبد، پروتئين كمتري در اين عضو ساخته مي‏شود في المثل ساختن آلبومين كه پروتئين مهم خون است كاهش يافته و در نتيجه در اثر كمبود آن آب در پاها تجمع مي‏يابد كه به آن ادم مي‏گوييم و يا اينكه آب در شكم تجمع مي‏يابد (آسيت). از طرفي كاهش پروتئين هاي انعقاد خون ايجاد كبودي در پوست بدن و خونريزي از سوراخها و مخاطهاي بدن را افزايش مي‏دهد.

*در مراحل نهايي پوست ممكن است زرد شود كه اين دليل رنگدانه‏هاي زرد صفراوي است و در بعضي افراد خارش پوست دليل رسوب املاح صفراوي در زير جلد است. شيوع بيشتر سنگ كيسه صفرا در اين افراد بدليل عدم وجود صفراي كافي در كيسه صفرا مي‏باشد.

*كبد اين افراد توانائي خنثي سازي سمومي كه در خون ساخته و حمل مي‏شوند را ندارد. اين سموم باعث كاهش عملكرد ذهن و تغييرات شخصيتي و حتي خواب آلودگي و كما مي‏شوند. ممكن است اولين علامت تجمع اين سموم در مغز، بي‏توجهي به ظاهر شخصي خود، فراموشي، عدم تمركز حواس و تغيير در عادت زمان خواب باشد (شب بي خوابي-و چرت زدن روزانه) بطور معمول داروها توسط كبد گرفته و از بدن پاك مي‏گردند در بيماران سيروتيك روند پاكسازي بدن از داروها به كندي صورت مي‏گيرد. لذا تأثير داروها در بدن تا مدتهاي بيشتري مي‏ماند لذا بيماران سيروتيك به عوارض جانبي داروها حساستر مي‏باشند.از مشكلات ديگر بيماران سيروتيك وضعيت فشار خون عروقي است كه در كبد جريان دارند.

*بطور طبيعي خون از روده‏ها و طحال از طريق وريدباب وارد كبد مي‏شود. ولي در اين بيماران اين جريان خون كند مي‏شود و باعث بالا رفتن فشار در وريدباب مي‏گردد اين مسئله باعث توقف جريان طبيعي خون گرديده و باعث بزرگ شدن طحال شده از طرفي خون از جريانات فرعي اطراف كبد سعي به فرار دارد كه اين امر باعث مي‏شود در بعضي از نواحي بدن واريس هاي متورم ايجاد شود از جمله ايجاد واريس مري و معده و ايجاد واريس مقعدي و واريس اطراف ناف.

*يادآوري مي‏شود شيوع هموروئيد در بيماران سيروتيك ربطي به بالا رفتن فشار وريد باب ندارد.واريس مري و معده گاه خطرساز شده و منجر به خونريزي مي گردند در اين صورت بيمار در معرض خطر جدي قرار گرفته و پزشك بايد فوراً خونريزي را بصورتي بند آورد.

تشخيص سيروز چگونه است؟

پزشك اغلب از روي علائم بيمار و آزمايشات به اين بيماري پي مي‏برد. پزشك در معاينات باليني ممكن است در وهله اول متوجه بزرگ شدن اوليه كبد باشد و يك آزمايش خون از شما انجام دهد و اين آزمايشات نشان دهنده بيماري كبد خواهد بود و گاه پزشك ممكن است از بيمار سونوگرافي، سي‏تي‏اسكن و يا اسكن‏ايزوتوپ از كبد و طحال بعمل آورد.

*گاه پزشك جهت تأييد تشخيص تصميم به بيوپسي كبد از راه پوست مي‏گيرد. كه طي اين عمل با كمك يك سوزن از طريق پوست وارد كبد شده و نمونه اي از نسج كبد گرفته مي‏شود و جهت آسيب‏شناسي به آزمايشگاه فرستاده مي‏شود.

*گاه بطور اتفاقي در حين جراحي و يا انجام لاپاراسكوپي كه طي آن از طريق يك لوله دوربين داخل شكم ديده مي‏شود، متوجه كبد فرسوده و چروكيده فرد سيروتيك مي‏شوند.

*آزمايشات خون جهت بررسي عملكرد كبد با تجویز همکاران پزشک در آزمایشگاه دکتر عزیزی بصورت کامل و با دستگاههای روز دنیا انجام میشوند به این شرح میباشند:

*اندازه‌گيري سطح بعضي از آنزيم‌ها و موادي كه در كبد توليد مي‌شوند.

*آلبومين و پروتئين موجود در سرم خون:

 آلبومين خود نوعي پروتئين است و بيماري‌هاي كبدي مي‌توانند سبب كاهش پروتئين سرم شوند.

جهت اندازه‌گيري: (PTT) و زمان پروترومبين (PT)* زمان نسبي ترومبوپلاستين  فاكتورهاي انعقادي خون كه در كبد ساخته مي‌شوند.

*بيلي روبين: بيلي روبين از تخریب هموگلوبین ( ماده‌اي كه سبب حمل اكسيژن توسط گلبولهاي قرمز خون مي‌شود) در كبد حاصل مي‌شود. سيروز مي‌تواند سبب افزايش بيلي روبين در خون و نتيجتاً زردي و يرقان شود.

*آزمايشات خوني كه براي تعيين التهاب كبد به كار مي‌‌روند و به اندازه‌گيري سطح آنزيم‌هاي كبدي مي‌پردازد

:(AST) آسپارتات آمينوترانسفراز SGOT *

كه افزايش اين آنزيم در خون نشان دهنده آسيب و يا مرگ سلولهاي كبدي مي‌تواند باشد.

 

*ALT یا آلانين آمينوترانسفراز: ( (SGPT

افزايش اين آنزيم نيز مي‌تواند نشان دهنده آسيب و يا مرگ سلولهاي كبدي باشد.

 

یا لاكتات دهيدروژناز:(LDH)*

.افزايش اين آنزيم نيز نمايانگر آسيب سلولي كبد مي‌باشد

 

 (ALP) آلكالين فسفاتاز*

. افزايش اين آنزيم مي‌تواند نشانة انسداد مجاري صفراوي باشد

 

(GGP )*یا گاما گلوبولين ترانس پپتیداز:

كه در مصرف الكل، انسداد مجاري صفراوي، استفاده از داروهايي مثل ديلانتين و فنوباربيتال و التهاب كبد مقدار آن در خون بالا مي‌رود.

*تستهاي خوني كه در تشخيص علت سيروز مي‌توانند كمك كننده باشند:

 

*ANA (آنتي بادي ضدهسته) و ASMA (آنتي بادي ضد ماهيچة صاف): كه در تشخيص هپاتيت مزمن خودايمني استفاده مي‌شوند.

 

AMA (آنتي بادي ضد ميتوكندري): كه جهت تشخيص سيروز اوليه صفراوي مفيد است.

 

*فريتين: كه در تشخيص هموكروماتوز موثر هستند.

 

*آنتي بادي ضد ويروس هپاتيت B و C و يا اندازه‌گيري فاكتورهاي ژنتيكي اين ويروسها: جهت تشخيص هپاتيت ويروسي

*اندازه‌گيري سطح الكل خون: جهت تشخيص سيروز الكلي مفيد است.

 

*اندازه‌گيري سطح آ‌لفا 1 آنتي تريپسين: كه در موارد كمبود مادرزادي اين پروتئين تشخيصي است.

 

 

 

 

 

تستهايي كه تصاوير كبد را تهيه مي‌كنند: در تشخيص تومورها و انسداد مجاري صفراوي، افزايش اندازة كبد و افزايش جريان خون كبدي مفيدند.

*راديوگرافي شكم

*سي تي اسكن از شكم جهت بررسي كبد، كيسة صفرا و طحالMRI از شكم و اسكن كبد و طحال

*آزمايشات ديگر شامل:بيوپسي كبد: كه عبارتست از فرو بردن سوزن در بين دنده‌هاي تحتاني سمت راست ( محل قرارگيري كبد) براي نمونه‌ گرفتن از كبد و سپس بررسي ميكروسكوپي نمونه كه تنها راه تشخيص قطعي سيروز است.

 

پاراسنتز: كه در موارد آسيت ( وجود مايع در فضاي شكمي) و يا پريتونيت خودبخودي باكتريال انجام مي‌شود كه عبارت است از كشيدن مايع شكم با سرنگ و بررسي آزمايشگاهي اين مايع.

 

آندوسكوپي: جهت بررسي واريس گوارشي و احتمال خونريزي گوارشي.

*ERCP    : كه نوعي آندوسكوپي است كه كبد، پانكراس و كيسة صفرا بررسي مي‌شود كه در كلانژيت اسكلروزان اولیه تشخيصي است.

 

*AFP اندازه‌گيري آلفافيتوپروتئين در خون: جهت تشخيص سرطان كبد ( هپاتوسلولار كارسينوما) استفاده مي‌شود.

درمان سيروز چيست؟

درمان سيروز، توقف و تأخير روند پيشرفت و به حداقل رساندن تخريب سلولهاي كبدي توقف مصرف الكل مي‏تواند از پيشرفت بيماري جلوگيري كند. در صورتي كه بيمار هپاتيت داشته باشد پزشك ممكن است در مواردي با دادن كورتون بطور محدود يا داروهاي ضد ويروسي آسيب كبدي را كاهش دهد.

دارو ممكن است بعضي علائم بيمار سيروتيك را مانند خارش رفع يا كاهش دهد. ادم و آسيت (احتباس مايع) را مي‏توان با كاهش مصرف نمك غذايي كم كرد. داروهاي مدر (ادرارآور) مي‏توانند مايعات اضافي بدن را كاهش دهند و از ايجاد ادم جلوگيري كنند. تغييرات عملكرد ذهني كه درجريان سيروز ممكن است رخ دهد با رژيم غذايي و دارو تا حدودي قابل اصلاح مي‏باشد. بطور مثال كاهش مصرف پروتئين روزانه به همراه مصرف شربت مسهل مثل لاكتولوز كه از جذب سريع سموم (كه بايد در كبد خنثي مي‏شد) از روده جلوگيري مي‏كند، به بهتر شدن وضعيت ذهني كمك مي‏كند، دو مشكل عمده در بيماران سيروتيك يكي نارسائي كامل كبد و ديگري خونريزي بدليل بالا رفتن فشار وريدباب است. پزشك ممكن است جهت كاهش اين فشار از داروهاي كاهنده فشار خون مانند ايندرال جهت كاهش فشار وريدباب استفاده كند، در صورتي كه از واريس‏هاي معده و مري خونريزي رخ دهد، فوراً پزشك با تزريق يك داروي مسدد عروقي (اسكلروزان) از طريق آندوسكوپ كه يك لوله قابل انعطاف مي‏باشد و از طريق دهان وارد مي‏شود، مي‏تواند خونريزي را بند آورد. در شرايط بحراني چاره نهائي انجام عمل جراحي شنت براي تغيير مسير خون از وريدباب به جاي ديگر است (شنت پورتوكاو) و يا انجام پيوند كبد خواهد بود. اكثر بيماران سيروتيك سالها سلامت زندگي مي‏كنند و اگر دچار عوارض بيماري شوند معمولاً درمان مي‏شوند و بعضي از آنها بطور موفقيت‏آميز با كبد پيوند شده زندگي مي‏كنند.

توصيه‏هايي به بيماران سيروتيك

در مواقع افزايش تورم پاها يا قطر كمر از مصرف نمك و آب اضافي جداً پرهيز كنيد، و مصرف پروتئين غذايي و نيز هرگونه استرس و فعاليت جسماني را كاهش دهيد.

-از مصرف بي‏رويه دارها حتي استامينوفن (بدون نظر پزشك) پرهيز كنيد.

-هرگز نااميد نشويد. خود نااميدي باعث تشديد بسياري از بيماريها مي‏شود.

-بيماري خود را از ديگران مخفي نسازيد.

-ناخن هاي خود را مرتب كوتاه كنيد.

-از تخليه شديد و محكم بيني خودداري كنيد.

-از مسواك با پرزهاي نرم استفاده كنيد.

-داروهاي تجويزي را مرتب مصرف كنيد و سرخود مقدار داروي مصرفي را كم و يا زياد نكنيد.

-علاوه بر خواب شبانه،  روزانه 4 تا 6 ساعت استراحت كنيد.

-در صورت آب آوردن شكم روزانه 2 ساعت داخل وان آب ولرم تا گردن استراحت كنيد.

-اصول بهداشتي جهت پيشگيري از بيماريهاي عفوني را رعايت كنيد.

-رژيم غذايي و ميوه و سبزيجات را طوري تنظيم كنيد كه روزانه دو يا سه بار دفع مدفوع شكل (نه آبكي) داشته باشيد.

-در صورت بروز تب بلافاصله به پزشك مراجعه كنيد.

-در صورت بروز سوزش ادرار با پزشك خود مشورت كنيد.

-در صورت تهوع و درد شكم بلافاصله به بيمارستان مراجعه نمائيد.

-در صورت سياه شدن مدفوع بلافاصله به بيمارستان مراجعه كنيد.

توصيه غذايي

-1مصرف سبزيجات، ميوه‏هاي تازه و فيبرهاي غذايي

-2از روغن‏هاي گياهي مايع و عمده غذاي خود را از غذاهاي نشاسته‏اي مانند برنج و گندم انتخاب كنيد.

-3بيشتر از گوشت سفيد استفاده كنيد (مرغ و ماهي)

-4مصرف روزانه پروتئين بايد در حد معمول gr80-60 باشد. و در صورتي كه بيمار سابقه پيدايش اختلال ذهني اخير داشته باشد بايد تا حد gr40-30 كاهش يابد.

-5از خوردن غذاهاي نمك دار مثل پنير و آش رشته پرهيز كنيد.

-6از مصرف خوردنيهاي وانيل دار مثل بستني و بيسكوئيت كارامل‏دار و بعضي تنقلات مثل آجيل،

بادام‏زميني، گردو پرهيز گردد.

-7براي جبران كمبودهاي ويتاميني توصيه مي شود روزانه بطور معمول با تجويز پزشك مولتي‏ويتامين و كلسيم مصرف گردد.

   

با آرزوی سلامتی شماwww.azizilab.ir